نتایج جستجوی عبارت «غلامرضا جمشیدی دبستان فرهنگ مدرسه ولی‌عصر(عج) مسجد جامع کبیر طریق‌القدس آزادی بستان دبیرستان شهید بهشتی 4/12/1362 والفجر 8 27/11/1364 فاو ـ ام‌القصر» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال ۶۲ -زندگینامه شهید خداداد اسفندیاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد خداداد اسفندياري »
آنگاه‌که غنچه وجودش در میان خانواده مذهبی و متدین اسفندیاری در سال ۱۳۲۴ در شهر آباده طشک شکوفا شد، آن را رحمت خدا بر خانواده خود دانسته و او را خداداد نامیدند. تنگناهای اقتصادی و مشکلات ناشی از درآمد کم خانواده، باعث شد تا خداداد زندگی را با سختی و فشار زیاد ادامه دهد و با اُنس به گرفتاری‌ها بزرگ شود. نبودن امکان تحصیل و مدرسه در زادگاه وی، او را از تحصیل محروم نمود. از همان کودکی...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید حاج علی دهقانپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید حاج علی دهقانپور »
5 /1/ 1307 آنگاه که از راه رسید، رایحه وجود او عطر دل‌انگیز بهار را در روستای امیرآباد سیرجان پراکند. آغوش گرم پدر و دامن پرمهر مادر پذیرای این میهمان نورسیده شد. به عشق مولای متقیان اورا «علی» نامیدن و در تربیت وی براساس آداب و سنن اسلامی از هیچ کوششی دریغ نورزیدند. علی دوران کودکی را در کنار خانواده و در محیطی ساده و بی‌ریا سپری کرد. برای فراگیری علوم روز راهی دبستان شد و تا کلاس...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید حسن ملک
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید حسن ملک »
مادر روزی که حدیث ولادت و نامگذاری امام حسن(ع) را بوسیله پیامبر(ص) شنید، با خود عهد کرد اگر فرزند او پسر شد، نام «حسن» را برای وی انتخاب کند. بیست و پنجم تیر ماه سال 1345 انتظار به سر آمد و در یکی از روستاهای دور افتاده و کوچک شهرستان داراب، روستای بکر، کودکی چشم به جهان باز کرد که با گریه‌های مردانه دل مادر را شادمان کرد. اورا حسن نامید و به همراه همسر مسلمان و متدین...
دوای دل درد
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در سال 1365 که گردان کمیل مدتی در خط خرمشهر مستقر بود، تدارکات گردان در یکی از ساختمانهای نزدیک خط مستقر شده بود. بچه‌های تدارکات گردان شبها نوشابه‌ها را درون یخدانهای بزرگ می‌گذاشتند تا برای فردا خنک شود. در اواخر شب موقعی که بچه‌های تدارکات خواب بودند آقای غلامرضا نصرتی می‌گفت: من دلم درد گرفته و دوای دل درد می‌خواهم. این رمزی بود که باتفاق به نوشابه‌های خنک تدارکات گردان تک می‌زدیم‌.  ...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید جمعه بیگی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد جمعه بيگي »
بسم الله الرحمن الرحیم تاریخ 27/9/1364 بسم رب شهداء و الصدیقین به نام الله و به نام شهدای بدر تا شهدای صدر اسلام و به نام خدای بزرگ که تمام جهانیان را آفرید. به نام الله وصیتنامه خودم را آغاز می‌کنم. اگر شهید شدم و به آرزوی خود رسیدم، از پدر، مادر و برادرانم می‌خواهم که مرا حلال کنند و به بزرگی خودشان مرا ببخشند. از مادرم می‌خواهم که چند سالی که زحمت کشید و مرا بزرگ کرد، مرا حلال کند....
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید اسدالله سبقت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد اسدالله سبقت »
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون با درود فراوان به امام زمان(عج) و نائب بر حقش، امام خمینی. با سلام و درود به شهیدان راه عدل اسلامی و حق و حقیقت که با نثار خون خویش، درخت اسلام را آبیاری کردند و انشاءالله به ثمر رساندند. با سلام به رزمندگان اسلام که چنین افتخار آفریدند. با سلام به امام امت و ملت که چنین فرزندانی را در دامن پاک خود پرورش دادند، وقتی‌که عزیزشان به شهادت...
اعطای هدایا و لوازم ازدواج به جبهه‌ها
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و کمکهاي مردمي »
آقای غلامرضا کاویانی در ادامه از اعطای هدایای ازدواج از جمله حلقه‌های نامزدی، زیورآلات و حتی گوسفندی که جلو پای داماد و یا عروس قربانی می‌نمایند به جبهه می گوید: (4-KAVIANI-7) " ... ما چند مورد داشتیم عروسها و دامادهایی که انگشتری طلایی که برای ازدواج خود تهیه کرده بودند را به من تحویل دادند تا پس از تبدیل به پول به حساب جبهه واریز نمایم. مخصوصا" دو مورد یادم است که در زمان مراسم ازدواج دنبال من فرستادند...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید عبدالحسین زارعی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
آنانکه ره عشق گزیدند همــــــه                    در کوی شهادت آرمیدند همه سال ۱۳۳۶ در خانواده‌ای متدین و مذهبی، کودکی چشم به جهان گشود که به عشق سالار شهیدان، او را عبدالحسین نامیدند، به این امید که روزی ادامه‌دهنده راه آن امام همام باشد. به دلیل مشکلات اقتصادی از کسب دانش و تحصیل بازماند و برای تأمین روزی حلال برای خانواده خود به کار پرداخت. با انتخاب راه و مسیر انقلاب اسلامی...
زندگینامه جانباز عباس زارع
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
عباس فرزند حاجی، در سال 1337 در شهر نی‌ریز در خانواده‌ای مسلمان، زحمتکش و بی‌آلایش دیده به جهان گشود. تا کلاس سوم ابتدایی در نی‌ریز درس خوانده و سپس ترک تحصیل نمود و در کنار پدر مشغول کار گردید. وی در دوران جوانی به شغل رانندگی روی آورد و به عنوان راننده ماشن آلات سنگین به استخدام شهرداری نی‌ریز در آمد. در اوایل سال 1365 به همراه جمعی از کارکنان شهرداری جهت انجام عملیات راهسازی عازم منطقه آبادان...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید علی محمد معانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد علي محمد معاني »
بسم الله الرحمن الرحیم ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاً کانهم بنیان مرصوص.1 به نام الله یاری دهنده روح‌الله و به نام منجی عالم حضرت مهدی(عج). درود و سلام بر شهدای انقلاب و معلولین و مجروحین جنگ تحمیلی. سلام علیکم، پس از عرض سلام، سلامتی شما را از خداوند تبارک‌ و تعالی خواهانم، چون که ما آماده رفتن به عملیات پیروزمندانه می‌باشیم، بنا به تکلیف شرعی خود، چند کلمه‌ای وصیت می‌کنم. خداوندا! ما را در راهت ثابت قدم...